محمدطاهاي عزيزممحمدطاهاي عزيزم، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مسيحاي عزيزممسيحاي عزيزم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه سن داره

گفته ها و ناگفته هاي مادرانه

بدون عنوان

1394/2/1 17:54
نویسنده : مامان
71 بازدید
اشتراک گذاری

محمد طاهاي شيطون

دو هفتست كه برنامه ريزي مي كنيم و با ماماني ميريم بيرون هفته پيش رفتيم امامزاده صالح و كلي توي كوچه پس كوچه هاي تجريش دنبال سمنو فروش محبوب ماماني گشتيم تا ماماني سمنو بخره بعد هم نهار خورديم و اومديم خونه و بعد از كمي استراحت رفتيم تكواندو 

ديروز هم اول ماه رجب بود من خونه رو مرتب كردم و با ماماني براي ديدن لوستر رفتيم شريعتي كه البته مورد پسند هم واقع نشد ماماني با خودش الويه آورده بود و از همونجا سنگك تازه خريديم و توماشين كه زير درخت توت پارك شده بود و عالي بود خورديم، به تو خيلي خوش گذشت و استقبال كردي بعد اومديم و من يك قالچيه براي جلو تلويزيون خريدم و اومديم خونه، خدارو شكر روزهاي خوبي داريم كاراي منم تا اينجا خوب پيش رفته الانم منتظر نظر استادم در خصوص دو فصل اول پايان نامم هستم، داداش كوچولو هم كه نگو حسابي پرتلاش و پر تكاپو شده اون تو دل مامان شيطوني مي كنه و تو بيرون از دلم خيلي شيطون شدي

چند روز پيش مدرس جلسه بود و بعد از جلسه با هم رفتيم گاموس و منم به بايگاني هاي بيمه رسيدگي مي كردم براي اينكه آروم شي يك زونكن دادم بهت تا برگه ها داخلش بزاري خيلي كار كردن رو دوست داااري، توي خونه هم مرتب در حال بازي و شيطنت خدا بداد من برسه با شما دو تا

پسندها (1)

نظرات (0)