گفته ها و ناگفته هاي مادرانه

محمدطاها به اتفاق بابا شهرام در رستوران ژوانی باغ وحش ارم سبز و در آخر سپاس از شهرام عزیز برای همراهیش سپاس از محمدطاها و مسیحای عزیز برای بودنتان ...

سلام بر پسران نازنينم سلام بر شما كه آينده از آن شماست امشب ساعت ١٩.٥٠ دقيقه با دفتر كبك تماس گرفتم  و شب قبل برنامه ضبط صدا رو رو گوشيم دانلود كرده بودم كه اگه استرس گرفتم و متوجه نشدم اپراتور چي ميگه بعدش گوش كنم اپراتور جواب داد سوالات پرونده رو از من پرسيد و گفت ٥ فوريه csq ارسال شده براتون برا اينكه بتونم مطمئن شم كه گفته csq بهش گفتم مدارك نوزاد ما هم اضافه شده انوقت بعد اپراتور زمانارسال مدارم مسيحا از من رو پرسيد و در كامپيوترش سرچ كرد اسم نوزاد را خواست :مسيحا  اپراتور گفت بله csq براي همه اعضاي خانواده چاپ شده است بيشتر از ده دفعه بعد از قطع تلفن گوش كردم و مطمئن شدم كه ميگه csq خدايااااا با...

  ...

    خداحافظ شش ماهگی من می خوام غذا بخورم     ...

ولنتاین امسال با عزیزاننمان محمدطاها و مسیحا ...

پنج شنبه ساعت ٦-٨ شب محمدطاهاي من براي مسابقات تكواندو شمالغرب استان تهران وزن كشي داشت كه با بابا شهرام رفت شب من تا ساعت ٣ صبح بيدار بودم و ذوق روز مسابقه رو داشتم، صبح همگي ساعت ٦ از خواب بيدار شديم و به محل مسابقات در باشگاه حيدرنيا زير پل حافظ رفتيم بازي ١٥ بودي همينكه رفتي تو زمين بابايي زنگ زد تا ببينه بازيت شروع شده يا نه تا خودشونو برسونن و من گفتم به بازي تو نميرسن مگر اينكه اين بازي رو ببري بازي شروع شد و عااااااالي بودي ٤٢امتياز كسب كردي و رقيبت ٣ امتياز بازي دوم ماماني و بابايي رسيدن بازي ٢٣ بود و ١٦ امتياز كسب كردي و رقيبت ٠ امتياز  و در نهايت بازي آخر كه تو ٣ امتياز كسب كردي و حريفت ١٥ و اين بازي به نفع او...

  کفش بالایی برای مسیحا کفش پایینی برای محمدطاها ...

اینم کاردستی خلاقیت با تنگ دوغ چراغ خواب ساختیم ...

...