محمدطاهاي عزيزممحمدطاهاي عزيزم، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مسيحاي عزيزممسيحاي عزيزم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه سن داره

گفته ها و ناگفته هاي مادرانه

بدون عنوان

1393/4/12 10:43
نویسنده : مامان
141 بازدید
اشتراک گذاری

دنیای من

گاهی باورم نمی شود که روزگار گذری سریع دارد. با غم ها و شادی هایش می گذرد و هیچ یک ماندنی نیست گاهی همه اینها فراموشم می شود.

اما با دیدن تو باورم نمی شود که اینقدر بزرگ شده باشی بزرگ شدنت حسرتی بزرگ به دلم می گذارد و اینکه چرا بهتر با هم سپری نکردیم. بزرگ شدنت به من یادآوری می کند که زندگی بد جور در جریان است بی وقفه.

وقتی سر کمد لباست می شینم تا مرتب کنم هر بار چند دست لباس جدا می کنم که دیگه اندازت نیست. خودت هم باورت نمی شه که چه اندازه ای بودی و چه اندازه ای شدی.

باورم نمی شود که آرزوی شیرکاکاوئی تو تبدیل به داشتن تبلت و موبایل شد و با ورم نمی شود که در پی داشتن ماشین ( Porche)هستی؟!!!

چقدر زود می گذرد و کاش بیشتر و بهتر با هم بودیم. می ترسم بازهم یک روزی دلم برای همین روزها هم تنگ بشه.

وقتی با هم تو خیابون راه می ریم و من دست تو رو می گیریم چقدر با غرورم و چقدر دستهایت را با همون عرقی که دارند می فشارم. کاش می دونستی که دستان کوچکت چه انرژی به من القا می کنند آنگاه مطمئناً هیچ گاه حاضر نبودی برای شیطنت خودت دست مامان را رها کنی.

کاش می دونستی که چقدر کم دارمت و چه شب هایی که خوابی و من با خیال راحت در آغوشم می گیرم و بو می کنم تورا. بوی تو را دوست دارم.

1 روزگی

روز اول طلوعت.

روزی که ختنه کردی

این عکس متعلق به روزی است که ختنه کردی ... چقدر گریه می کردی گریه

ماه دوم

ماه چهارم با بابا شهرام و اولین مهمونی

اولین مهمونی زندگیت . مراسم نامزدی سمیرا

محمد طاها در تخت پادشاهی خود

عید دیدنی خونه خودمون

عیددیدنی خونه خودمون

و حالا برا خودت مردی شدی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)