محمدطاهاي عزيزممحمدطاهاي عزيزم، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مسيحاي عزيزممسيحاي عزيزم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه سن داره

گفته ها و ناگفته هاي مادرانه

نحسی 13

1392/1/12 9:54
نویسنده : مامان
64 بازدید
اشتراک گذاری

امروز از صبح کار و بار خونه را انجام دادم ساعت سه بود که مامان زنگ زد و گفت مینا برای شام دعوتمون کرده کارا که تموم شد شهرام رفت خونه مامانش آش بیاره برامون آش رشته پخته بودند شب حاضر شدیم به راه افتادیم از گل فروشی مینیاتور یه بسته لیسیانتوس خریدم خیلی زیبا تزئین شد ولی کلی دیر شده بود خلاصه ساعت ۹.۳۰ رسیدیم اونجا گل و هدیه شون دادیم و مینا یه قیمه و فسنجون خوش مزه ای درست کرده بود با سالادو ژله و . ..کلی تدارک دیده بود بنده خدا . از اونجا که برگشتیم یه دفعه دلم به شور افتاد احساس کردم کارت هدیه ای که به مینا دادم را اشتباه دادم وای یعنی بدترین اتفاق می تونست باشه من فکر می کردم ۱۰۰ تومن دادم  ولی از قرار معلوم کارت ۵۰ بوده این دو روز زهر مارم شد. حالا تا برم ببینم چه گندی زدم .... از اینجا به بعدش اگه این طوری باش می سپارم دست مامان ردیفش کنه وااااااای خیلی بد شده یعنی بعد از این همه مدت حالا هم اینجوری نحسی ۱۳ منو گرفت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)