محمدطاهاي عزيزممحمدطاهاي عزيزم، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مسيحاي عزيزممسيحاي عزيزم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه سن داره

گفته ها و ناگفته هاي مادرانه

آنتالیا

1392/1/6 9:51
نویسنده : مامان
89 بازدید
اشتراک گذاری

1391/12/29 چهارشنبه سوری در آنتالیا در هتل

ما که امسال هیچ کدوم اینا رو نفهمیدیم شب تو لابی دی جی اومده بود ولی مگه چهارشنبه سوری اینجوری می شه آخه.....

 

یه آقایی تو هتل پاکار برنامه چهارشنبه سوری و به پا کردن آتش لب ساحل بود اما هم سرد بود و هم دیروقت و هیچ یک از این ایرانی ها استقبال نکردند.

لحظه سال تحویل هم ما داتشیم ناهار می خوردیم... چون می خواستیم بعد از ظهر بریم ماناوگات دوری بزنیم .

دیگه کلی می گم سفر خوبی داشتیم و تو این یه هفته به من خوش گذشت شاید هم زیادی خوش گذشت چون از اون بانک لعنتی دور بودم.

برگشت به ایران

سفرمون یک هفته به طول انجامید ولی برگشتمون از فرودگاه اسپارتا ..... واقعاً که تا بوده موقع سوار شدن مسافرها به هواپیما باید شماره صندلی داشته باشند که ما نداشتیم خر تو خری بود برا خودش . هوا هم خوب نبود و کلی دست انداز هوایی داشتیم همه جیغ می زدند و دریغ از اینکه کاپیتان با مسافراش صحبت کنه و آرومشون کنه. خلاصه کلام ما رسیدیم صحیح و سالم.

حالا هم باید بگم شهرام جون ازت ممنونم به خاطر حضورت در کنار من و پسرمون سالمون که خوب آغاز شد انشااله همین جوری خوش و خرم باشیم

 این عکس هم بعد از کوتاهی موهات در آنتالیا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)