محمدطاهاي عزيزممحمدطاهاي عزيزم، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مسيحاي عزيزممسيحاي عزيزم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه سن داره

گفته ها و ناگفته هاي مادرانه

ديسك گردن

1394/9/13 14:45
نویسنده : مامان
67 بازدید
اشتراک گذاری

آذر آمد

آذر با درد آمد

كمر درد زياد باعث شد تا برم دكتر و راديولوژي و دكتر تشخيص ديسك گردن داد

و اين يعني اينكه آب يخ ريختن رو سرم درست وقتي احساس كردم كه بعد از دكتر شهرام رفت سركار و من و مسيحا تنها و من توان شست و شوي او را نداشتم 

ده روز خونه ماماني سپري شد درد ، شرمندگي از روي ماماني كه زحمت من و مسيحاو محمدطاها به دوشش بود

ده جلسه فيزيوتراپي

ده حجلسه ترس و استرس زمين گير شدن و عدم توانايي آغوش كشيدن مسيحا و ديدن مسيحا موقع شير خوردن

ده روز نگراني و حسرت درس خوندن با محمدطاها

تا اينكه بعد از د ه روز اومدم خونه سه روز تعطيلي و حضور شهرام عزيز در كنارم

سه روز استراحت بيشتر

آذر با درد سپري ميشود

كاش دي بيايد با خبرهاي خوب و اميدواري 

دي بيااااااااا

بي درد بياااااااا

توي اين مدت اين درد مرا شرمنده مادر كرد مادري كه جايگزيني برايش وجود ندارد و نخواهد داشت

ممنون خواهري هستم كه صبورانه با محمدطاها راه اومد و به درسهايش رسيد

پدري كه وجودش هميشه دلگرمي من است

و همسري كه تلاش خود را براي من كرد 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)